گفتگوی رادیو پیام کانادا با مریم فتحی در مورد شرایط جسمی و روحی زینب؛ وضعیت پرونده او؛ ابتلا به کرونا و تبعید به زندان کرمان و اهداف کمپین.
زینب جلالیان، فعال سیاسی، متولد ۱۳۶۱ روستای دیم قشقلاق از توابع شهرستان ماکو است که در سال ۱۳۷۵ به کردستان عراق رفت تا به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی آزادانه بپردازد. جلالیان در سال ۱۳۸۶ در ایران (کرمانشاه) بازداشت شد و در سال ۱۳۸۷ به اتهام همکاری با پژاک، حمل غیرمجاز اسلحه و سایر تجهیزات نظامی و اقدام مسلحانه علیه “امنیت ملی” به اعدام محکوم شد. اما در سال ۱۳۹۰ شامل عفو “رهبری” شد و حکم وی به حبس ابد کاهش یافت.
لینک به کانال تلگرام رادیو پیام
مشاهده و یا پیاده کردن ویدئو با سایز کوچکتر:
فایل صوتى این گفتگو را از اینجا پیاده و یا بشنوید
مشاهده این برنامه از طریق کانال یوتیوب رادیو پیام کانادا
از زمان دستگیری و برگزاری جلسات دادگاه و همچنین صدور حکم نهایی و اعزام زینب جلالیان به زندان، او همواره از محرومیت از درمان، تحمل انواع شکنجه روانی و جسمی، عدم موافقت با مرخصی درمانی، محکومیت در یک فرایند دادرسی غیرمنصفانه، محرومیت از امکانات اولیه و مشروط بودن مرخصی به انجام اعترافات تلویزیونی، محدودیت در مکالمه با خانواده و کنترل آن، بازرسی مداوم لوازم شخصی و محدودیت استفاده از فرصت هواخوری و سرویس بهداشتی بوده است.
ظهر روز پنجشنبه ۷ مرداد، زینب جلالیان پس از دو ماه موفق به تماس تلفنی با خانواده خود شد و گفته است که به اعتصاب غذای خود پایان داده و هماکنون در یک سلول مخصوص تک نفره در زندان مرکزی کرمان بهسر میبرد.» در این تماس تلفنی زینب جلالیان از حضور دو بازجویی امنیتی در کنار خود خبر داده و اعلام کرده که وی حق صحبت کردن به زبان کُردی را ندارد و از وی خواسته شده که به زبان فارسی صحبت کند.
دنیز جلالیان خواهر زینب در گزارشی اعلام نمود که زینب جلالیان در حالی که صدای وی به شدت گرفته بود و مرتبا سرفه میکرد، گفته است که بازجویان امنیتی دلیل این تبعید وی را ارسال اخبار زندان به نهادهای حقوق بشری و نوشتن نامههای سرگشاده اعلام کردهاند.
زینب جلالیان در تاریخ ۱۰ اردیبهشت امسال به صورت ناگهانی توسط ماموران امنیتی از زندان محل نگهداری خود در خوی خارج شد. پس از یک هفته مشخص شد که وی به زندان قرچک منتقل شده است. به گفته خانواده این زندانی سیاسی «ماموران او را به مدت دو روز با دستبند و پابند از زندان خوی به ارومیه و کرمانشاه و از آنجا به دادسرای اوین و در نهایت به زندان قرچک منتقل کردند و در این مدت حتی آب و غذای کافی هم به زینب نداده بودند.»